قسمت هفتم ادامه مطلب...سرمو به طرف اون مرد چرخوندم قیافش خیلی اشناست فکر کنم یجایی دیدمش داشتم به مغزم فشار میاوردم که کیانی گفت:اون حاضر شده باما همکاری کنه
من:چرا باید بهش اعتماد کرد اون هم مثل پدر فاسدشه
بهتاش:حرف دهنتو بفهم تو هیچ حقی نداری منو با اون حرومزاده مقایسه کنی
انگشت اشارشو اورده بود روبروی صورتم
رایان:بهتاش اروم
باش مانی باور کن اون با پدرش شیطنت عشق...
ما را در سایت شیطنت عشق دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 7nargesp79c بازدید : 187 تاريخ : جمعه 24 فروردين 1397 ساعت: 8:49